روابط نوین

کسب درآمد - آموزش نفوذ در دلها

روابط نوین

کسب درآمد - آموزش نفوذ در دلها

۹ قاتل عمده روابط عاشقانه

 

دنیای قرارهای ملاقات سرشار از بی نظمی، هرج و مرج، و اتفاقات ناگوار است. این روزها پیدا کردن کسی که ارزش وقت گذاشتن را داشته باشد، کار دشواری شده است. با در نظر گرفتن تمام این موارد، همه ما باز هم دوست داریم که خودمان را وارد یک چنین بازی کنیم؛ تنها به خاطر یک چیز: رسیدن به رابطه آرمانی. زمانیکه شما گوهر گرانبهای خود را پیدا کردید و رابطه شما شکل گرفت، مطمئناً دلتان نمی خواهد که او را به دلیل لغزش های ناخواسته از دست بدهید. در این قسمت 9 نمونه از رایج ترین موارد از بین برنده هر رابطه و همچنین روش های پیشگیری از آنها را برایتان لیست کرده ایم.

1) انتقاد کردن

معمولاً گفته می شود که انتقاد کم اما سازنده مفید بوده و بیان آن بلا مانع است. این امر در مورد تمام افراد صحت دارد بجز نامزدتان. هر چند پیشنهاد کردن قابل قبول است، به ویژه اگر خانم خودش از شما نظر بخواهد، اما انتقاد و گوشزد کردن نکات منفی، کاری است که خانم از مادرش انتظار دارد نه از معشوقش.

اگر شما همواره بخواهید او را تصحیح کنید، طرز لباس پوشیدن را به او آموزش دهید، و طوری رفتار کنید که انگار همه چیز را می دانید، اسمتان خط زده خواهد شد و از رده خارج می شوید. هر خانم با هوشی می داند که هیچ لزومی ندارد با مردی وقت صرف کند که از او تعریف و تمجید نمی کند. در رابطه خود، بهتر است مهربان و متواضع باشید، جنگ ها را برای خودتان نگه دارید، و فقط زمانی به او پیشنهاد بدهید که خودش از شما تقاضا کرده باشد؛ از همه اینها گذشته سعی کنید انتقاد های خود را به تعریف و تمجید تبدیل کنید. با بهره گیری از این شیوه نتیجه بهتری بدست می آورید.

2) آشکار کردن این امر که کارتان مهم تر از نامزدتان است

شغل شما برای خودتان و همینطور برای نامزدتان مهم است. او از موفقیت های شما بسیار خوشحال می شود و دوست دارد که شما همیشه در کارتان بدرخشید؛ اما از سوی دیگر اگر هر روز تا دیروقت در محل کار خود بمانید، قرارهای ملاقات خود را به خاطر مسائل شغلی کنسل کنید، پس از اتمام ساعات کاری با همکارانتان بیرون بروید، او نظرش در مورد اولویت بندی های شما تغییر می کند.

هر چند خانم ها به بلند پروازی و تمرکز آقایان نسبت به کارشان اهمیت می دهند، اما در عین حال انتظار دارند که شما نیز برای آنها زمان کافی بگذارید. اینطوری به قضیه نگاه کنید: چه می شود اگر شما شغل مناسبی داشته باشید و پول فراوانی بدست آورید، اما کسی را نداشته باشید که موفقیت های خود را با او تقسیم کنید؟

3) خیانت

خیانت جنسی هیچ گاه قابل بخشش نیست، مگر اینکه شما و خانمتان بر سر آن به توافق برسید! اما خیانت، تنها به رفتارهای جنسی محدود نمی شوند. نوع دومی از خیانت هم وجود دارد که به اندازه خیانت جنسی خطرناک است. این خیانت به این معناست که با یک نفر به غیر از نامزدتان، مانند یک دوست دختر خود رفتار کنید. به این معنا که شما دوست مؤنثی داشته باشید که با او خیلی بیشتر و بهتر از همسر خودتان ارتباط برقرار کرده باشید، وقت بیشتری را با او صرف کنید، و از بودن با او بیشتر لذت ببرید.

این نوع خیانت ها بیشتردر روابط جدی به وقوع می پیوندند، چرا که همسرتان از شما انتظار دارد که تمام توجه خود را به او منحصر کنید. البته این امر بدان معنا نیست که شما نمی توانید دوست دیگری جز او داشته باشید و یا حتی دوست صمیمی داشته باشید. فقط او باید احساس کند که می تواند با تمام وجود به شما اعتماد کند و محرمانه ترین اسرار خودش را با شما در میان بگذارد. او هیچ گاه نمی تواند قبول کند که در جایگاه دوم قرا بگیرد، و اگر چنین اتفاقی روی دهد به سرعت متوجه خواهد شد.

4) نامرتب و ژولیده بودن

اگر زمانیکه با او خیلی خودمانی شدید بخواهید از حالت رسمی بیرون بیایید و به سر و وضع خود رسیدگی نکنید، مطمئن باشید که سعی می کند فاصله اش را با شما حفظ کند تا مجدداً تمیز و مرتب شوید. این امر دو چیز را به او نشان می دهد: 1- شما یک ظاهر گول زننده برای جذب کردن و فریب دادنش ساخته بودید. 2- آنقدر برای شما ارزش و اهمیت ندارد که حتی بخواهید همان ظاهر گول زننده را هم حفظ کنید. اگر زمانی که کت و شلوار مناسبی به تن می کنید او خوشحال می شود، پس بدانید که از این سبک و سیاق خوشش می آید و اگر از این کار دست بکشید، این امکان وجود دارد که علاقه اش را به شما از دست بدهد. اگر به تی شرت و شلوار جین علاقه دارید، خوب می توانید از آنها زمانی که قصد رفتن به سوپر مارکت را دارید، استفاده کنید.

5) تند برخورد کردن

به مرور زمان که رابطه صمیمی تر می شود، او بیشتر در کنار شما خواهد بود. به این دلیل که مدت زمان بیشتری را در کنار نامزدتان سپری می کنید، دیگر عادات او در نظر شما جذابیت اولیه خود را از دست می دهند. احساس می کنید که حرکاتش درست شبیه به کارهای خواهر کوچکترتان هستند. طوری برخورد می کنید که انگار تک تک حرکاتش موجب آزار و اذیت شما می شوند. البته حقیقت این است که شما آنقدر با او احساس راحتی می کنید که به خودتان این اجازه را می دهید که به سادگی اولویت هایتان را برایش بازگو سازید.

متاسفانه او برای مدت زمان زیادی قادر به تحمل چنین برخوردی نخواهد بود. به جای اینکه در مقابل کارهای او از خود عکس العمل شدید نشان دهید، سعی کنید در ابتدا تشخیص دهید که چه موقع در حال اذیت شدن هستید.  بعد هم به طور کاملاً منطقی تصمیم بگیرید که آیا این آزار و اذیت ارزشش را دارد که بخواهید به خاطر آن بحث و مشاجره راه بندازید یا خیر. اگر واقعاً می بینید که ارزشش را ندارد، سعی کنید آنرا فراموش کنید؛ و اگر هم احساس کردید که موضوع از اهمیت ویژه ای برخوردار است، می توانید مسئله را با حفظ آرامش کامل با همسر خود در میان بگذارید. این امکان وجود دارد که خوشحال شود و یا شاید خودش هم در مورد برخی از عادت های شخصی شما نظر بدهد.

6) کنترل کردن او

این مورد از جمله مواردی است که از سالیان دراز بحث اصلی بسیاری از قرارهای ملاقات را به خود اختصاص داده بوده است. بسیاری از افراد در روابط خود از کنترلگرایی های متعصبانه رنج می برند. ممکن است به دوستان پسر او حسادت می کنید، به او می گویید که نباید بیش از اندازه حتی با دوست های دخترش صحبت و غیبت کند، به او گوشزد می کنید که نباید پول خود را بیش از اندازه در مغازه های کفش فروشی خرج کند، و از همه این ها گذشته ممکن است به او بگویید که چه زمان به کجا باید برود یا نرود.

هر چند از قدیم گفته شده که خانم ها تمایل دارند که به کسی وابسته باشند، اما در عین حال حاضر نیستند به هیچ قیمتی از استقلال و آزادی خود بگذرند. شاید خانمتان پیش از ورود شما به زندگی، انسان کاملاً موفقی بوده و به درستی می داند که چگونه باید از وقت و پول خود استفاده کند و در این راه هیچ نیازی به کمک شما هم ندارد. شاید زمان هایی برسد که نیازمند نصیحت و پیشنهاد شما باشد، در چنین مواقعی می توانید نظر خود را ارائه دهید؛ اما در غیر اینصورت انجام چنین کاری درست نیست. باید به او فضای کافی بدهید تا تصمیم هایش را با فراغ خاطر اتخاذ نماید.

7) قضاوت دوستان و خانواده او

اگر یکی از دوستان، مادر، و یا خواهرش حوصله شما را سر می بردند و موجبات رنجش خاطر شما را فراهم می آوردند، باید بدانید که در شرایط سختی قرار گرفته اید، چراکه معمولاً آنها در اطراف شما خواهند بود و خانمتان نیز از آنها زیاد صحبت می کند. باید سعی کنید همان چیزی را در آنها ببینید که همسرتان در وجود آنها می بیند. اگر مادرش بیش از اندازه در زندگی شما دخالت می کند، این کار او را حمل بر این بگذارید که فقط قصد کمک کردن به شما را دارد. باید بدانید که خانم ها اساس زندگی خود را بر پایه همین افراد استوار می کنند و در مورد آنها تعصب خاصی دارند. اگر شما سعی کنید که خصوصیات مثبت آنها را ببینید، دیری نخواهد گذاشت که به آنها علاقه پیدا می کنید.

همچنین باید به شما گوشزد کنم که از برخورد رو در رو با تمام افرادی که مورد علاقه او هستند به شدت خودداری کنید، حتی اگر شما را بیش از اندازه عصبانی کرده باشند. سعی کنید تا جایی که می توانید با آنها کنار بیایید، چون بحث و مشاجره با آنها مساوی است با بحث و نزاع با همسرتان. اگر بتوانید در نظر آنها یک مرد استثنایی جلوه کنید، تا آخر عمر موفقیت از آن شما خواهد بود.

8) بی علاقه شدن

آقایون تصور می کنند که یکی از راههای نزدیک شدن به خانم ها، نشان دادن بی علاقگی نسبت به آنهاست. شاید این روش در مراحل اولیه نتیجه بخش باشد، اما زمانیکه رابطه شما جدی می شود، دیگر نمی توانید از این شیوه استفاده کنید. او به خوبی می داند که اگر شما به او توجه نکنید مردان بسیار دیگری هستند که می توانند دو برابر آن توجه و اهمیت را نسبت به او از خود نشان دهند. اگر مرتباً از او تعریف و تمجید نکنید، او را به بیرون نبرید، و در مورد زندگی شخصی اش از او سؤال نکنید، احساس می کند که نسبت به او بی توجه شده اید. او هیچ نیازی ندارد که در کنار شما باقی بماند، بلکه شما باید کاری کنید که احساس کند ارزش ماندن را دارید. اگر می خواهید در کنارتان باقی بماند، باید کاری کنید که احساس کند یک دختر منحصر بفرد است. مستقیما در چشم هایش نگاه کنید، در طول روز هر چند وقت یکبار با او تماس بگیرید، و زمانی که احساس می کنید زیبا شده به او بگویید.

9) وقت کافی نداشتن

شما به رفیقتان قول داده اید که مسابقه ورزشی را در خانه او تماشا کنید، به تازگی به اندازه کافی به باشگاه نرفته اید تا تمرین های دوره ای را خود را کامل کنید، و چند کار مختلف برای انجام دادن باقی مانده است؛ هر چند همه این کارها را باید به نحوی انجام دهید، اما باید برای نامزداتان نیز وقت بگذارید. شاید کار ساده ای نباشد اما به هر حال گاهی اوقات لازم است که هم شما و هم نامزدتان از کارهای دیگر بزنید تا بتوانید در کنار هم قرار بگیرید.

همه چیز مربوط به جزئیات می شود

اگر می خواهید همسرتان را در کنار خود نگه دارید، باید کاری کنید که احساس شایستگی، و بی همتایی به او دست بدهد. تما رفتارهایی که در بالا به آن اشاره کردیم، به عنوان ضمانتی برای نگه داشتن خانم در کنار شما به شمار می روند. بنابراین سعی کنید چنین رفتارهای کوچکی را در زندگی خود به کار گیرید. اگر او واقعاً ارزش تلاش برای نگه داشتن را داشته باشد، شما اصلا احساس نمی کنید که در حال تلاش کردن هستید و کلیه امور را با جان و دل انجام خواهید داد .

دلسوخته

 

روشهای قطع رابطه

قطع رابطه کردن براستی یکی از کارهای بسیار دشوار و                                         دردناک میباشد. هر اندازه هم که به عقیده شما صـحـیح                                         و روا باشد باز سخت است. اگر قـصد قـطع رابطه کردن با                                         کسی را در سر دارید راهکارهای ارایه گشته ذیل انـجـام                                         آن را برای شما آسانتر میگرداند.

 

1- صادق باشید                                                                                            امکان دارد بخواهید با نگفتن و کتمان آنـکه با فرد دیـگری                                         دیدار کرده و آشنا شده اید از رنجش وی جلوگیری بعـمـل                                        آورید. اما آگاه باشید که هنگامی که به او هیچ نـگویـید و                                         وی بعد ها خودش متوجه موضوع گردد، بـسـیـار بـیـشـتر                                       موجب رنجش و آزار وی خواهید شد.

2- شجاع باشید                                                                                           بـی اعـتـنـایی و کم محلی کردن به او به امید آنکه عاقبت خودش دست از سر شما بـر خواهد برداشت (بدون آنکه احساس درونی خود را بیان کنید) و از شما جدا خواهد شد را از سرتان بیرون کنید. خاتمه دادن به یک رابطه مهارتی است که شمـا نیاز به آموختن آن دارید. نفس عمیقی کشیده و ادامه مقاله را با دقت مطالعه کنید.

3- دور اندیش باشید                                                                                    ممکن است وسوسه شوید که تنها با وی تماس تلفنی گرفته و به پـیـغام گـذاشتن و یا فرستادن یک ایمیل اکتفا کنید. اما چه شرم آور خواهد بود هنگامی که شما مجددا او را ملاقات میکـنید؟ کمترین کاری که میـتـوانید انجام دهید آن است که برای آخرین بار هم که شـده بـا صـحـبـت کـردن حـضوری بـه او احترام بگزارید.

4- زمان و مکان مناسبی را انتخاب کنید                                                         بـه مـحض آنـکه تصمیم خود را بطور قاطع اتخاذ کردید هر چه سریعتر او را از تصمیم خود مطلع سازید. زمان و مکانی را انتخاب کنید که هر دوی شما قادر باشید بدون هیچگونه مزاحمت و بطور خصوصی با یکدیگر صحبت کنید. نه میان مرکز خرید و یا صف رستوران!

5- خود را آماده کنید                                                                                    بـا این که شما در رابطه با جدایی و قطع رابطه پیش از این تـامل کرده اید و فرصت آن را داشته اید که آن را بپذیرید، آگاه باشید که فرد مقابل شما کوچـکتـرین اطـلاعی از اینکه ارتباط شما با او میخواهد از میان برود ندارد. متوجه باشید که او ممکـن اسـت ناراحـت، خـشـمـگین و یا شوکه شود. به وی زمان بدهید تا هر آنچه که میخواهد بـگوید را بگوید. چنین نباشد که موضوع را مطرح نموده و سپس پا به فرار بگذارید!

6- با صراحت و رک باشید                                                                              از پیامهای درهم و بی اساسی همچون آنکه "شاید در آینده دوباره در کنار هم باشیم" تا آنکه او را سر کار بگذارید و یـا آنـکه هـرگاه او خـود را تـغیـیـر دهد ممکن است شما در تـصـمـیـم خـود تـجـدیـد نـظر کـنـیـد، خـود داری کنید. یا به ارتباط خود با وی ادامه داده و مشکلات را با کمک یکدیگر حل کنید و یا آنکه رابطه خود را با او کاملا قطع نموده و آینده را به خودش واگذار کنید.

7- حزن و اندوه خود را ابراز کنید                                                                   شما وارد رابطه ای شده بودید و به هر دلیل اکنون احـساس می کنید باید به این رابطه پایان دهید. مهم است که غم و اندوه خود را در یک مکان خلوت و خصوصی تخلیه و ابراز کنید. و بـپـذیریـد که همه چیز پایان یافته. مدت زمانی که نیاز دارید بستگی به عواملی همچون: مدت، شدت و انتظارات ارتباط شما خواهد داشت. فردی را بیابید که پشتیبان و تکیه گاه شما باشد. قطع رابطه دردناک است حتی اگر بهترین کار ممکن باشد. شاید لازم باشد مدتی را با یک دوست خوب سپری کنید.

8- هرگاه فردی با شما قطع رابطه کرد, هیچگاه تهدید نکنید که در صورتی که او شما را تـرک کـنـد بـه خودتان صدمه خواهید زد و یا خودکشی خواهیـد کـرد کـسی را برای انتقام گرفتن اجـیر نکنید. عصبانیت خود را نیز سر فرد،حیوان و یا وسـایل دیگر خالی نکنید. اگر شما حقـیقتا در صدد انتقام جویی می باشید بهترین انتقـام کنار آمدن صادقانه با احساسات خودتان میباشد. با خود مـهربان باشید. بدانید پـایــان روابط بـخـشی از زنـدگی شما بـوده و به ایـن مفهوم نیست که شکست خورده اید و یا فردی دوست داشتنی نمی باشید. شاید تنها زمان مناسب نبوده و یـا فرد مـقابل شما در آن برهه از زمان آمادگی برقراری یک رابطه مناسب را نـداشته و یا آنکه اصلا شایسته شما نبوده است.

هـیچ مشکلی در شما نیست از خودتان بخوبی مراقبت کنید و بسوی زندگی بهتر گـام بردارید. به خاطر داشته باشید که هر قطع رابطه ای هم ناگوار و دردناک نیست.ارتباطی که فرد در آن مورد بی احترامی و یا سوء استفاده قرار می گرد و جـز نـاراحـتی و دردسر چـیـزی عـایـد وی نـمی گـردانـد، بهتر است هر چه زودتر پایان پذیرد. خـورشـید همچنان می درخشد، گلها هنوز شکوفه می کـنـنـد. زنـدگـی بـه پـایـان نـرسیده تنها تغییر یافته است. ممکن است شما هنگامی که دلگـیـر و نـاراحت می باشـد از آن غافل باشید اما زمانی که دوره غم واندوه خود را سپری کردید دوباره شادمان خواهید گشت. هـیـچـگاه نمی دانید که چه چیز در انتظار شما می باشد پس هیچگاه نا امید نـشـوید. شاید فرد بسیار بهتر و فوق العاده ای (بله امکان دارد) در انتظار شما باشد.

دلسوخته

 

خلا عاطفی

 

شما در روابط خود چه میزان از خلاء عاطفی را پر میکنید؟
آیا میزان بار عـاطفـی کـه شـمـا و شـریـک زندگـی تـان پـر
می کنید، تاثیری بر روی رابطه دارد؟ در حقیقت بله.

منظور از "بار عاطفی" چیست؟ وقت،انرژی و زمانی است
که شما با یکدیگر صرف می کنید و به احسـاسات، گفتار،
افکار، نیازها و خواست های یکدیگر گوش می دهید. زمانی که صحبت از روابط احساسی به میان می آید، 3 نوع زوج مختلف پدیدار می شوند.

نوع 1 : بار عاطفی رابطه تنها بر دوش یکی از طرفین می باشد

به نظر می رسد که در این نوع ارتباط یکی از طرفین بیش از دیگری خود را درگیر روابط می کند و انجام کلیه امور عاطفی بر دوش اوست. این شخص بیش از اندازه عاطفی، در حد افراطی نیازمند و دارای حس مالکیت نسبت به دیگری است؛ در حالیکه طرف مقابل چندان درگیر روابط نیست و هیچ گونه نیاز عاطفی ندارد.

فردی که بیـش از انـدازه خـود را درگـیـر رابطه کرده بیشترین بار عاطـفـی را بـه دوش می کشد و هیچ ترسی از این کار خود ندارد.

متاسفانه این امر یک اشتباه مسلم می باشد. در یک رابطه عاطفی سالم تا آنجا که امکان دارد باید احساسات از طرف هر دو نفر به طور مساوی ابراز گردد؛ در غیر اینصورت یک رابطه نامتعادل به وجود می آید که هیچ یک از طرفین از آن راضی نبوده و همواره ناراحت هستند. نفر اول به این دلیل ناراحت است که همیشه باید بیش از اندازه برای رابطه تلاش کند و احساساتش را بروز دهد و نفر دوم از این ناراحت است که نمی تواند از شر نفر اول خلاص شود.

هر چه بیشتر رابطه گسترش پیدا کند، بیشتر به سمت نابودی سوق پیدا می کند، پس بهتر است که این کار را متوقف کنند. حتی اگر این ارتباط نامتقارن برای مدت زمان بسیار طولانی نیز ادامه پیدا کند باز هم به راحتی قابل بر هم خوردن است.

راه حل برای ارتباط "نوع 1":

اگر شما فردی هستید که همیشه بیشترین بار عاطفی بر دوش شماست، بهتر است انجام دادن این کار را متوقف کنید. با نشان دادن احساسات، بیش از اندازه معمول فضای موجود برای بروز عواطف را از همسر خود سلب می کنید. این کار را به وسیله تخلیه احساسات خود در جایی دیگر متوقف کنید (البته منظور ما خیانت نیست). به جای اینکه تنها به همسر خود اتکا کنید، زمانی را به صحبت کردن با دوستان و افراد فامیل اختصاص دهید و یا روزنامه و مجله بخوانید. به جای اینکه مکررا نیازهای خود را به زبان بیاورید، میزان آنها را اندکی کاهش دهید و یا اینکه اصلا برای مدت زمان زیادی هیچ یک از نیازهایتان را مطرح نکنید.

فضایی ایجاد کنید که شریک زندگیتان جایی برای ورود داشته باشد. شاید ناراحت شوید و احساس عجیبی به شما دست بدهد، اما باید آنرا تحمل کنید چرا که نوعی رنج و ناراحتی ضروری است. اگر شریکتان در رابطه نقش نداشته باشد، این احتمال وجود دارد که در یک رابطه دیگر به دنبال آن بگردد و شما هم که هیچ گاه نمی خواهید چنین اتفاقی روی دهد.

سعی کنید که ابراز بیش از حد عواطف خود را کنار بگذارید. به این منظور می توانید از یک روانکاو و یا مربی ارتباطات کمک بگیرید. بر روی این مسئله کار کنید و یاد بگیرید که چگونه می توانید به عنوان یک زوج ، احساسات را در میان خود تقسیم کنید و چگونه می توانید به همسر خود یاد دهید که او هم ملزم به برداشتن نیمی از بار عاطفی است.

نوع 2: هر دو نفر در به دوش کشیدن بار عاطفی متعادل هستند، اما باز هم یکنفر در انجام آن افراط می کند.

این نوع ارتباط به نوبه خود نسخه دیگری از همان ارتباط اول است با این تفاوت که هر دو نفر خیلی بیشتر درگیر رابطه می شوند. که این امر برای زوجین به عنوان نقطه مثبتی به شمار می رود.

این امر در حالی است که هیچ گاه میزان متناوب بار عاطفی که هر یک از طرفین رابطه به دوش می کشند از ناراحتی دائمی که متحمل آن هستند نمی کاهد. آنها مکررا با غم و غصه و ناراحتی دست و پنجه نرم می کنند؛ به همین دلیل هیچ گاه نمی توانند به یکدیگر نزدیک شوند و به رابطه ای که آرزوی آنرا دارند دست پیدا کنند.

را حل ارتباط "نوع 2":

سعی کنید ناراحتی های خود را در گوشه ای رها کنید. پیش از هر چیز می بایست تا آنجا که مقدور است احساسات، نیازها، خواست ها و ناراحتی هایتان را کاهش دهید. در مرحله بعد باید مطمئن شوید که شریک زندگی تان در تمام موارد و در هر شرایطی در گیر رابطه باقی می ماند. شاید انجام این امور در نگاه اول ساده به نظر برسند، اما در حقیقت کارهای بسیار دشواری هستند. برای متوقف نمودن ناراحتی ها و در تعادل نگه داشتن رابطه می توانید از یک روانکاو نیر کمک بگیرید.

نوع 3 :هر دو کم احساسند و یا هیچ نوع احساسی را بروز نمی دهند.

در این نوع ارتباط افراد به یک شرایط کاملا سطحی دست پیدا می کنند و برای همیشه در آن باقی می مانند. این دو از حضور یکدیگر لذت می برند و ارتباط بر اساس یک پایه متداول شکل می گیرد، ممکن است با هم روابط صمیمانه نیز برقرار کنند. این امکان وجود دارد که برای مدت زمان طولانی در کنار یکدیگر باقی بمانند، با هم زندگی کنند و در نهایت کارشان به ازدواج هم کشیده شود. تمام این موارد در حالی است که به هیچ وجه به سمت فرو رفتن در عواطف عمیق تر حرکت نمی کنند.

برای بساری از افراد این نوع ارتباط یک رابطه ایده آل است و کلیه نیازهای آنها را برآورده می سازد، اما برای سایرین تنها مقدمه مناسبی برای شروع رابطه است که هر زوجی می تواند به آن دست پیدا کند. اگر شما در این شرایط هستید و از ارتباط خود رضایت خاطر دارید، خوب است. اما اگر در چنین رابطه ای قرار گرفته اید و دوست دارید به چیزهای ارزشمند تری در آن دست پیدا کنید، ما به شما راه حلی پیشنهاد می کنیم.

راه حل ارتباط "نوع 3 ":

در روابطی که هیچ یک از طرفین مسولیت احساسی ندارد، هیچ گونه هدف و مقصدی نیز دنبال نمی شود. اگر می خواهید رابطه خود را حفظ کنید، باید خیلی بیشتر از اینها بر روی مسائل عاطفی سرمایه گذاری کنید و طرف مقابل را نیز به این کار دعوت کنید.

البته باید دقت داشته باشید که به سمت ارتباط نوع 2 سوق پیدا نکنید. به آرامی حرکت کنید و موارد کوچکی را که پنهان کرده بودید با او در میان بگذارید. کمی باز تر باشید و سعی کنید خود را در نظر او قابل اعتماد جلوه دهید. اقدام به ریسک های عاطفی کم خطر کنید و توجه داشته باشید که آیا طرف مقابل شما را همراهی میکند یا خیر.

بدانید که شاید شریکتان دوست نداشته باشد شما را در اعماق آبها همراهی کند. بعضی از افراد خواهان نزدیکی بیش از اندازه نیستند. اگر طرف شما هم دارای چنین خصوصیتی است، شما این حق را دارید که او را انتخاب کنید و یا به ارتباط خود خاتمه بخشید. باید تصمیم خود را در مورد رابطه ای که می خواهید با شریک زندگی تان داشته باشید بگیرید.

نوع 4 : هر دو به اندازه کافی احساسات خود را برای ایجاد صمیمیت و عشق بروز می دهند.

به طور قطع این نوع رابطه یک ارتباط سالم به شمار می رود. یکی از جنبه های ارتباط سالم این است که هر دو نفر بتوانند از نظر عاطفی در گیر روابط شوند و به حریم یکدیگر راه پیدا کنند. البته ممکن است در برخی از دوره های زمانی خاص یکی از طرفین بار احساسی بیشتری را به دوش بکشد، اما به طور کلی در حالت تعادل به سر می برند. همواره حضور یکدیگر را حس می کنند و هیچ گاه بیش از اندازه به خارج از دایره احساسات منحرف نمی شوند.

مانند هر چیز دیگری، زمانیکه نوبت به مبحث ارتباطات می رسد به نظر می رسد که تعادل راه حل تمام مشکلات است. برای برقراری تعادل تلاش کنید و فضایی را به وجود آورید که در آن بتوانید خود واقعی تان را بروز دهید.

دلسوخته